بیچاره شوهرم. با این تفسیرهای جامعه شناسانه و روشنفکرانه که از عزیزان ارائه شد حتما تصور می شه که همسر دلبندم مردی با سیبیل های کلفت و ابروهای در هم گره خورده هست که همیشه هنگام راه رفتن پاشنه کفشش رو می خوابونه در حالی که یک دستمال یزدی نیز به دست داره. حتما من رو هم در حالی تصور می کنید که با چادر گل گلی پشت سر آقامون داریم میریم نماز جمعه در حالیکه قند عسل بغل باباشه و لابد یکی دیگه هم تو شکم من.
Friday, July 17, 2009
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment